ایران و شانزدهمین کنفرانس جنبش عدم تعهد
م . ر ا د م . ر ا د

کنفرانس کشورهای جنبش عدم تعهد (Non - Aigner Movement ) یا  (NAM)   قرار است  از تاریخ هفت تا یازده شهریوربا شرکت 120 عضو این اتحادیه و بیش از 21 ناظر ، بان کی کون دبیر کل سازمان ملل و تعدادی از تشکیلاتهای غیر دولتی در تهران برگزار شود  . دراین اجلاس سران بیش از 50 کشور از جمله روسای جمهور ،نخست وزیران ، سایر مقامات بلند پایه دولتها و حکومتهای این کشورها در آن شرکت خواهند کرد.

این اتحادیه بعداز تشکیلات سازمان ملل متحد که در چمبره پنج کشور قدرتمند اتمی با حق وتو قرار دارد دومین تشکیلات جهانی است که بیش از 60درصد جمعیت جهان را بخود اختصاص  داده ودر مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اکثریت نزدیک به دوسوم  یر خوردار و توسط نمایندگان کشورهای جهان سوم اداره و کنترل میشود بجرات میشود گفت که این جنبش از نظر ساختاری تنها تشکیلات دمکراتیک جهان است که اکثریت مردم جهان را دربر میگیرد و عملکرد آن در سازمانهاو مجامع بین المللی نشان داده است که از پتانسیل بسیار بالا برای تغییر و تحول در ساختار سیاسی، اقتصادی  و همکاری بین المللی بر خورداراست و قادراست قدرتهای بزرگ را مهار و وادار به همکاری کند .

 در این کنفرانس قرار است آقای مورسی رئیس جمهور مصر که یکی از مدعوین این کنفرانس است ریاست این اتحادیه را طی مراسمی به ایران واگزار کند . کشورهای غربی و اسرائیل تلاش زیادی بعمل آورده بودند تا مورسی ، بان کی مون دبیر کل سازمان ملل و دیگر رهبران کشورها از جمله هندوستان  در این اجلاس شرکت نکنند.

نفوذ ، اعتبار و قدرت این اتحادیه که اکثریت جمعیت جهان را شامل میشود واز پشتیبانی بدون و قید و شرط چین بر خوردار است نشان میدهد که کشورهای عضو این اتحادیه با وجود شانتاژها و تهدیدهای کشورهای غربی  منافع خود را در این می بینند که وقعی به این ترفندها نگزارند و در این اجلاسها شرکت کنند و تقویت همکاری همه جانبه را در دستور کار خود قرار دهند .

 شرکت و همکاری یک پارچه همه اعضاء این اتحادیه قدرت چانه زنی و دفاع از منافع ملی تک تک کشورهای عضورا در برابر کشورهای سرمایه داری انحصاری با لا برده و آنها را مجبور میکند تا موضع دفاعی اتخاذ کنند . همینقدر که تلاشهای آمریکا ، اسرائیل پادگان نظامی اتمی آمریکا ، اعضاء ناتو در خاورمیانه و اتحادیه اروپا موفق نشده اند از بر گزاری این کنفرانس جلوگیری کنند پیروزی بزرگی برای این اتحادیه بحساب می آید. این جنبش از همان اوایل تشکیل با کار شکنی های فراوانی روبرو شده و تا بامروز همواره تحت فشار قدرتهای تمامی خواه قرار داشته دارد .

هدف و شعار اصلی کنفرانس تهران صلح جهانی با مشارکت عمومی است که دقیقا بازتاب نظرات اکثریت توده های زحمتکش جهان است که در زیر چتر این اتحادیه مستقل گرد هم آمده اند  و در تلاشند تا حد توان به یاری هم بشتابند و نگزارند که انحصارات امپریالیستی بیش از این در پیشرفت و همکاری این کشورها تخریب کنند . این اتحادیه است که در شورای امنیت سازمان ملل متحد بارها محاصره اقتصادی کوبا ، زیمبابوه ، فلسطین و کشورهای آمریکای لاتین  و... را با اکثریت آرا محکوم کرده و هرساله ضمن محکوم کردن آمریکا در محاصره کوبا از این کشور می خواهد تا با کوبا مناسبات عادی بر قرار کند . در سازمان ملل  متحد آمریکا و شوروی سابق  تنها کشورهایی بودند که هرکدام بیش از 80 بار از حق وتوی خود استفاده کرده که همین مسئله باعث فلج شدن این سازمان بین سالهای 1965 تا 1990 شده بود.

جنبش کشورهای غیر متعهد پس از رایزنیهای فراوان  بین کشورهای یوگسلاوی سابق تحت رهبری  مارشال تیتو رهبر انقلاب و رئیس جمهور این کشور یکی از قهرمانان جنگ جهانی دوم و درهم شکننده ماشین جنگی فاشیسم آلمان در جبهه غرب اروپا ، جمال عبدالناصر  رئیس جمهور و رهبر انقلاب ملی دمکراتیک مصر  ، رهبر جنبش اتحاد اعراب ، رهبر مبارزه برای ملی کردن کانال سوئز و بیرون راندن انگلستان و فرانسه استعمارگران سابق از منطقه خاورمیانه  جواهر لعل نهرو نخست وزیر هندوستان یکی از بر جسته ترین رهبران جهان سوم ، همرزم و همیار  ایندیراگاندی رهبر استقلال ملی هندوستان و شکست دهنده  استعمار انگلستان   دکتر سوکارنو رئیس جمهور و رهبر انقلاب ملی دمکراتیک اندونزی از شخصیتهای بر جسته جنوب شرقی آسیا که خواهان اتحاد کشورهای جنوب شرقی آسیا بود  و با کودتای خونین  آمریکایی سرنگون شد  و قوام نکرمه رهبر جنبش ملی دمکراتیک و استقلال کشور غنا  سرانجام  اولین کنفرانس این جبنش را در سال 1961 در بلگراد پایتخت یوگسلاوی بر گزار  و اعلام موجودیت کرد .

هدف ار تشکیل این اتحادیه همکاری در  توسعه وپیشرفت اقتصادی بین کشورهایی بود که به بلوک غرب به رهبری آمریکا و بلوک سوسیالیستی به رهبری اتحاد شوروی   وابسته و متعهد نبودند . ویژه گیهای این اتحادیه  آن بود که هر کشوری مستقلانه عمل کرده ولی در چهار چوب منافع مشترک همکاری همه جانبه ای را برای پیشرفت و اعتلای این اتحادیه به پیش میبرد .

 با رشد تضاد بین دو بلوک شرق و غرب اعضاء این اتحادیه کوشش کردند بدون آنکه تعهدی بطرفین متخاصم بدهنداز تضادهای بین دوبلوک که هرساله بر شدت آن افزوده میشد استفاده کنند  اکثریت اعضاء جنبش استقلال خود را حفظ کرده و عملا در خدمت دوقطب قرار نگرفتند . در دوره جنگ سرد هردوقطب آلترناتیو خود را به این اتحادیه که خود به قطب سومی تبدیل شده بود و تمامی کشورهای مستقل را در بر میگرفت ارائه دادند اتحاد شوروی راه رشد غیر سرمایه داری را پوشش داد و در بسیاری از کشورهای جهان سوم از جمله در الجزایر  ، مصر، سوریه و.... سعی کرد برتری این آلترنایتو را به اثبات برساند از طرف دیگر بلوک غرب تمام تمرکز خود را برای تقویت سرمایه داری خصوصی گذاشت و برای درهم شکستن طرح روسیه با زور وارد میدان شد و با کودتاهای بیشمار از جمله در کشورهای کوچک جنوب شرقی آسیا آلترناتیو خودرا بعنوان اولین تجربه بکرسی نشاند .

اتحاد شوروی که با شوروشوق برنامه خود را آغاز کرده بود از درون با مشکلات عدیده ای از جمله اقتصادی مواجه شد که از سالهای 1980 دیگر قادر به پشتیبانی و اجرایی کردن طرح خود نبود در نتیجه بلوک غرب که بهترین دوران تاریخی خود را از دوران حاکمیت بیش از چهارصد ساله  سرمایه داری طی  میکرد ابتکار عمل را بدست گرفت و با وجود  همه تلاشهای لازم  برای درهم شکستن این اتحادیه هرگز موفق نشد این جنبش جهانی خود جوش را منحل  و از بین ببرد .

 کودتا در اندونزی و از دست دادن دکتر سوکارنو ضربه مهلکی به این جنبش واردکرد در مصر با مرگ ناصر انورسادات و مبارک به جبهه غرب پیوستند تلاش غرب برای متلاشی کردن این جنبش  تا تلاشی نظامی یوگسلاوی پیش رفت آنهم زمانی موفق عمل کرد که دیگر اتحاد شوروی وجود خارجی نداشت .

 کشورهای غربی از وجود یک کشور مسقل ولی از نظر نظامی قدرتمند مثل یوگسلاوی دل خوشی نداشتند مضاف به اینکه این کشور با اوضاع آشفته اتحاد شوروی در صدد اتحاد با بلوک شرق از جمله با رومانی و بلغارستان بر آمده بود. طولی نکشید که غرب با کودتا  حکومت رومانی را سرنگون کرد و بلغارستان فقیر براحتی توسط ترکیه با استفاده از اقلیت ترکهای این کشور  بی ثبات شد در نتیجه یوگسلاوی که هنوز قدرتمندترین ارتش اروپا را در اختیار داشت موفق نشد در این بخش از اروپا  جبهه مستقل و منطقه ای ایجاد کند تجربه شکست فاشیسم آلمان نازی در جبهه غرب اروپا توسط ارتش یوگسلاوی  و عدم تلاشی این کشور از درون غرب با حمله نظامی مستقیم به این کشور و تجزیه آن عملا ضربه دیگری به کشورهای عد م تعهد وارد آورد  .

 اروپای غربی از این کشور که همچنان بر استقلال کشورهای غیر متعهد پافشاری میکرد بشدت عصبانی و ناراضی بود از طرف دیگر یوگسلاوی برای همکاری با جنبش عدم تعهد محدودیتی ایجاد نمیکرد  . در نتیجه پیمان نظامی ناتو  تصمیم گرفت برای همیشه یکی از بنیان گزاران این جنش را از صحنه خارج کند و ظرفیت آنرا بحداقل برساند .

 کلینتون  رئیس جمهور آمریکا  این مهم را بر عهده گرفت و با وزیر خارجه یهودی الاصل متولد پراگ خانم مادلین اولبرایت که خانواده او توسط پارتیزانهای مارشال تیتو از دست نازیهای آلمان در سال 1939 از مرگ نجات یافته  و اورا تا لندن نیز اسکورت کردند زمینه نابودی این کشور فراهم شد خانم اولبرایت پس از تلاشی یوگسلاوی با بیشرمی تمام گفت که مهم نیست چند ده هزار نفر در یوگسلاوی کشته شدند مهم این است که ما قدرتمندترین ارتش اروپا را که خطری برای همه ما بود از پای در آوردیم و بلایی سرش آوردیم که هرگز نتواند قد علم کند .

 خانم اولبرایت برای در هم شکستن یوگسلاوی از کمک ایران نیز بهره برد و ایران سپاه پاسداران خودرا برای همکاری باناتو به یوگسلاوی فرستاد بعداز پایان این جنگ بود  که خانم اولبرایت برای تشکر از رهبران ایران در باره کودتای 28 مرداد 1332 رسما از ایران معذرت خواهی کرد  و اجازه داد تا اسناد این کودتا سوخته بحساب آمده و در معرض دید عموم قرار گیرد که نگارنده این مقاله آنرا ترجمه  و انتشاربیرونی داد .

 ایران در زمان حکومت پادشاهی سابق بدلیل آنکه در جبهه غرب قرار داشت اجازه نداشت عضوکشورهای غیر متعهد شود ولی پس از انقلاب با اما اگر های فراوان  عضو جنبش عدم  تعهد شد  ودر دوره رئیس جمهوری رفسنجانی و خاتمی زمزمه خروج از این اتحادیه بگوش رسید و همکاری تنگاتنگ ایران با غرب در آن دوره نشان میدهد که در درون رژیم ایران جناح قدرتمندی وجود داشت که عضویت ایران در این اتحادیه را بزیان همکاری با غرب ارزیابی میکرد ولی بتدریج ورق بر گشت و ایران بتجربه دریافت که بنفع ایران است به این  اتحادیه جهانی بپیوندد و از آن بنفع خود استفاده کند که چنین هم شد و ایران موفق شد در تمامی مجادلات بین المللی  نظر کشورهای غیر متعهد را جلب کند  و آنها واقعا از ایران  از جمله در سازمان ملل و سازمان انرژی اتمی حمایت کرده و میکنند .

 هدف بنیانگزاران این اتحادیه که همگی سیاست مداران برجسته دوران خود بودند پیدا کردن راه حل میانبر برای پیشرفت و همکاری و متعادل کردن مناسبات جهانی برای جلوگیری از رشد تضاد های بین المللی بود چه این بهترین فرصت برای باز سازی کشورهای این اتحادیه و تلاش برای افزایش همکاری در سطح منطقه ای و جهانی برای مهار قدرتهای بزرگ در آن دوره بود که بنظر من هنوز این دیدگاه اعتبار خودرا از دست نداده است .

 در کنفرانس این جنبش در 1979  در هوانا پایتخت کوبا فیدل کاسترو اهداف این جنبش را بشرح زیر فرموله کرد.

 دفاع از استقلال ملی ، دفاع از چهارچوب تمامیت ارضی کشورها ، دفاع از امنیت ملی ، همکاری همه جانبه بین اعضاء ، مبارزه با امپریالیزم ، مبارزه با استعمار نو ، مبارزه با راسیسم ، مبارزه با تجاوز خارجی ، مبارزه با سرکردگی قدرتهای بزرگ  و همکاری در تشکیلاتهای جهانی برای دفاع از منافع مشترک جنبش کشورهای عدم  تعهد است.

در سالهای 1960 بین چین و هندوستان که هردو تازه به استقلال رسیده بودند اختلاف مرزی بوجود آمد که منجر به درگیری بین دوکشور تازه استقلال یافته شد در نتیجه این دو کشور بارها برای حل مسئله مرزی پای میز مذاکره رفتند که نتیجه آن ملاقات چوئن لای نخست وزیر چین با جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند در دهلی بود در این ملاقات نخست وزیر چین  برای حل مشکلات دوکشور پیشنهادهای پنجگانه زیر را ارائه داد این چهار چوب که حالا اعتبار جهانی پیدا کرده عبارتند از :

احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر  ، حسن همجواری ،عدم استفاده از نیروی نظامی جهت حل مشکلات  ، برابری و رقابت مثبت  ،  همزیستی مسالمت آمیز  و همکاری همه جانبه در تمامی عرصه ها   این پیشنهاد چوئن لای سنگ بنای همکاری بین کشورهای عضو جنبش غیر متعهد ها را مشخص کرد و قرار بر این شد که کشورهای عضو تحت هیچ شرایطی وارد جنگ بر علیه یکدیگر نشوند .

پنجاه و یک سال از تاسیس این جنبش فراگیر میگذرد در این مدت این جنبش فراز و نشیبها و توفانهای سهمگینی مانند  تلاشی یوگسلاوی  تهاجم نظامی گسترده غرب به منطقه خاورمیانه و  شمال آفریقا  تجاوز و اشغال  عراق ، لیبی و افغانستان توسط غرب که هر سه از اعضاء این جنبش  بودند را پشت سر گذاشت . این جنبش  بعلت نداشتن نیروی نظامی قدرتمند هنوز با چالشهای دیگری در آینده برای دفاع از منافع خود روبرو خواهد بود و بدون این ساختار کارساز  و نیروی نظامی متحد مهار قدرتهای بزرگ  کار آسانی نخواهد بود .

این جنبش تا بامروز تنها با کار دیپلماتیک فعال با توجه به امکانات موجود قادر شده است پا بر جا مانده و کشورهای عضو هم سعی نکردند این جنبش  را که از آن خود آنهاست زیر سئوال ببرند.  اعضاء  این اتحادیه از چین بارها در خواست پیوستن به این جنبش را کرده بودند ولی چینی ها با تجربه اندوزی از گذشته  و تجربه  اتحاد شوروی وارد این جنبش نشدند تا بهانه بدست امپریالیستها و نیروهای ارتجاعی برای درهم شکستن آن ندهند  . چینی ها بدلیل  جمعیت زیاد و گرفتاریهای داخلی که در شصت سال گذشته با آن سر در گریبان بودند تمرکز خود را در داخل برای حل مشکلات معیشتی و امنیت اجتماعی گذاشته ضمن آنکه در گیر سازماندهی دفاع از امنیت ملی خود هستند  . موفقیت چین در امور داخلی و اقتصادی تجربه گرانبهایی است که طی سالهای عمر این جنبش در اختیار کشورهای غیر متعهد گذاشته شده تا با توجه بشرایط داخلی هر کشور اعضاء راه حل ویژه خودشان را در تجربه و عمل پیدا کنند.

جنبش عدم تعهد تا حالا موفق شده است  که با چنگ و دندان این تشکیلات  را سرپا نگه داشته و تعداد آنرا به 120 عضو برساند  این جنبش نقش بسیار بزرگی در دفاع از منافع کشورهای عضو ایفا میکند مضافا به اینکه شرایط ایجاد جبهه های قاره ای را هم فراهم کرده تا جایی که اتحادیه آفریقا و اتحادیه آمریکای لاتین از وزنه تعیین کننده ای  در مناسبات جهانی بر خوردارند و میتوانند از موضع برابر با قدرتهای بزرگ وارد مجادله برابر شوند.

 واقعیت این است که سردمداران رژیم ایران تا همین چند سال پیش اهمیتی به این جنبش عظیم جهانی نمیدادند علت آن بود که مثل بسیاری از کشورهای خاورمیانه خود را مرکز ثقل عالم تصور میکردند تجربه نشان میدهد که کشورما طی دودهه اول نه اینکه یک نیروی متحد کننده نبوده بلکه تمام تلاش خود را برای واگرایی بین کشورهای منطقه متمرکز کرده بود از جمله آن  مخالفت با نیروهای ملی و دمکراتیک در منطقه ، مخالفت با جبهه امتناع اعراب  ، دخالت در امور داخلی همه کشورهای منطقه بدون در نظر گرفتن توان و ظرفیتهای ایران  ، همکاری با غرب برای تجاوز به یوگسلاوی ، عراق ، افغانستان ، لیبی و ... تنها بخش کوچکی از فعالیتها ی ایران در راستای منافع غرب بوده است .  تنها طی سالهای اخیر  مسئولان و ساستمداران ایران پی بردند وزنه ایران با همکاری با این جنبش است که میتواند منافع ملی ایران را تا حدی تضمین کند. این است که ایران با دیپلماسی فعال وارد میدان شد تا از امکانات  عظیمی که کشورهای منطقه و جنبش غیر متعهد ها از آن بر خوردارند بصورت جمعی که با منافع دیگر اعضاء جنبش در تضاد نباشد استفاده کند .  تشکیلات جنبش عدم تعهد بود که  در تمامی مجامع بین المللی پشت سر ایران با تمام توان ایستاده و از آن پشتیبانی میکند چرا که منافع خود را در همکاری با کشور مهمی مانند ایران ارزیابی کرده و این همکاری  متقابل را ضروری میداند.

 کنفرانس جنبش عدم تعهد در تهران یک موقعیت استثنایی  برای دفاع از  منافع ملی ایران با همکاری اعضاء این اتحادیه بزرگ  ایجاد کرده است و نشان میدهد که کشور ما در منطقه و جهان دارای جایگاه ویژه ای است که ناشی از موقعیت جغرافیایی  و امکانات مادی و معنوی آن است  . تلاش کشورهای غربی و اسرائیل برای ناموفق برگزار کردن این کنفرانس تاریخی در ایران ناشی از آن است که ایران  نتواند از موقعیت بدست آمده بهترین استفاده را بکند مضافا به اینکه رهبری این جنبش که افتخار بزرگی برای هرکشور عضو است به ایران واگزار  خواهد شد  باید دید آیا رهبران ایران ظرفیت آنرا دارند  و باندازه کافی تجربه کسب کرده اند تا  همانند رهبران بی مانند این جنبش در گذشته از منافع ایران و همه کشورهای عضو دفاع کنند و در کنفرانس آینده با سری بلند و تجربه ای موفق رهبری آنرا به کشوری بدهند که قطب سوم  جهان را که همان قطب اکثریت زحمتکشان  جهان است  با افتخار تحویل بگیرد و از آن پاسداری کند  و آنرا تکامل بدهد این مهم بستگی به تقویت و پافشاری بر روی تشکیلات این جنبش یاد گیری متقابل ، تبادل تجربه ، همکاری همه جانبه ، احترام بحق و حقو ق همدیگر ، شناخت ظرفیتهای متقابل دیگر اعضاء  و جمعبندی دائمی از چگونگی موفقیت و عدم موفقیت این جنبش دارد جنبشی که با اکثریت مردم زحمتکش جهان میرود سرنوشت این قرن را رقم زند   .

(25.08.2012)


August 26th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی